معنی فارسی gouty

B2

به وضعیت یا بیماری نقرس اشاره دارد که باعث درد و التهاب می‌شود.

Relating to or affected by gout.

adjective
معنی(adjective):

Suffering from gout.

example
معنی(example):

او از آرتریت نقرسی رنج می‌برد.

مثال:

He suffers from gouty arthritis.

معنی(example):

دست‌های نقرسی او دردناک هستند.

مثال:

Her gouty hands are painful.

معنی فارسی کلمه gouty

: معنی gouty به فارسی

به وضعیت یا بیماری نقرس اشاره دارد که باعث درد و التهاب می‌شود.