معنی فارسی government official

B2

مقام دولتی، فردی که در مقام رسمی در دولت کار می‌کند.

A person who holds a position of authority in government.

example
معنی(example):

مقام دولتی درباره سیاست‌های جدید سخنرانی کرد.

مثال:

The government official gave a speech about new policies.

معنی(example):

او با یک مقام دولتی برای بحث در مورد پروژه دیدار کرد.

مثال:

She met with a government official to discuss the project.

معنی فارسی کلمه government official

: معنی government official به فارسی

مقام دولتی، فردی که در مقام رسمی در دولت کار می‌کند.