معنی فارسی government station

B2

ایستگاه دولتی، محلی که خدمات دولتی به شهروندان ارائه می‌شود.

A facility where government services are provided.

example
معنی(example):

ایستگاه دولتی درخواست‌های مهاجرت را پردازش می‌کند.

مثال:

The government station processes immigration applications.

معنی(example):

شما می‌توانید مدارک مهم را در ایستگاه دولتی پیدا کنید.

مثال:

You can find important documents at the government station.

معنی فارسی کلمه government station

: معنی government station به فارسی

ایستگاه دولتی، محلی که خدمات دولتی به شهروندان ارائه می‌شود.