معنی فارسی gpi

B1

مخفف شاخصی برای سنجش صلح که وضعیت کشورهای مختلف را از نظر صلح بررسی می‌کند.

A measure of global peacefulness based on various indicators.

example
معنی(example):

GPI مخفف شاخص جهانی صلح است.

مثال:

GPI stands for Global Peace Index.

معنی(example):

GPI میزان صلح‌آمیز بودن نسبی کشورهای مختلف را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

The GPI measures the relative peacefulness of countries.

معنی فارسی کلمه gpi

: معنی gpi به فارسی

مخفف شاخصی برای سنجش صلح که وضعیت کشورهای مختلف را از نظر صلح بررسی می‌کند.