معنی فارسی grabbier

B1

صفتی که برای توصیف فردی استفاده می‌شود که به راحتی یا به طور مکرر چیزها را برمی‌دارد.

Comparative form of grabby; more inclined to take or grasp at things.

adjective
معنی(adjective):

Tending to grab, especially rudely or greedily.

example
معنی(example):

پاپی از خواهر و برادرهایش بیشتر می‌گیرد.

مثال:

The puppy is grabbier than its siblings.

معنی(example):

او پس از دریافت تنقلات بیشتر بیشتر می‌گیرد.

مثال:

She became grabbier after getting more treats.

معنی فارسی کلمه grabbier

: معنی grabbier به فارسی

صفتی که برای توصیف فردی استفاده می‌شود که به راحتی یا به طور مکرر چیزها را برمی‌دارد.