معنی فارسی graft unions

B1

محل اتصال دو یا چند گیاه که با موفقیت پیوند داده شده‌اند.

Connections formed between grafted parts of plants to ensure they grow together.

example
معنی(example):

موفقیت اتحادیه‌های پیوند به تکنیک مناسب وابسته است.

مثال:

The success of graft unions depends on proper technique.

معنی(example):

اتحادیه‌های پیوندی سالم رشد بهتری از گیاه را تضمین می‌کنند.

مثال:

Healthy graft unions ensure better growth of the plant.

معنی فارسی کلمه graft unions

: معنی graft unions به فارسی

محل اتصال دو یا چند گیاه که با موفقیت پیوند داده شده‌اند.