معنی فارسی grager

B1

شخصی که در تلاش است تا شرایط را بهبود بخشد.

A person who actively seeks to improve situations.

example
معنی(example):

دست‌اندرکار گروه همیشه سعی می‌کند اوضاع را بهبود ببخشد.

مثال:

The grager in the group is always trying to make things better.

معنی(example):

دست‌اندرکار بودن به این معنی است که شما در مواجهه با چالش‌ها فعال هستید.

مثال:

Being a grager means you are proactive about challenges.

معنی فارسی کلمه grager

:

شخصی که در تلاش است تا شرایط را بهبود بخشد.