معنی فارسی grainman
B1مردی که در زمینهٔ تجارت غلات فعالیت میکند.
A man involved in the trade or distribution of grain.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد غله، کیسههای غله را به کشاورزان محلی توزیع کرد.
مثال:
The grainman distributed bags of grain to local farmers.
معنی(example):
به عنوان یک مرد غله، او بهترین روشها برای برداشت را میداند.
مثال:
As a grainman, he knows the best practices for harvesting.
معنی فارسی کلمه grainman
:
مردی که در زمینهٔ تجارت غلات فعالیت میکند.