معنی فارسی grallatory
B1گرالاتوری به مکانهایی اشاره دارد که محل زندگی پرندگان و دیگر موجودات آبزی است.
Refers to habitats that are essential for wading birds and other aquatic life.
- NOUN
example
معنی(example):
زیستگاه گرالاتوری برای بسیاری از گونههای پرندگان حیاتی است.
مثال:
The grallatory habitat is crucial for many bird species.
معنی(example):
تلاشهای حفاظت بر حفظ تالابهای گرالاتوری متمرکز است.
مثال:
Conservation efforts focus on preserving grallatory wetlands.
معنی فارسی کلمه grallatory
:
گرالاتوری به مکانهایی اشاره دارد که محل زندگی پرندگان و دیگر موجودات آبزی است.