معنی فارسی gramma

C2

اصطلاحی در زبان‌شناسی برای اشاره به ساختارهای زبانی.

A term in linguistics referring to the rule-set governing the structure of languages.

noun
معنی(noun):

Grandmother

example
معنی(example):

گراما اصطلاحی است که در زبان‌شناسی استفاده می‌شود.

مثال:

Gramma is a term used in linguistics.

معنی(example):

گرامای یک زبان شامل قوانین نحوی و شکل‌شناسی آن است.

مثال:

The gramma of a language includes its syntactic and morphological rules.

معنی فارسی کلمه gramma

: معنی gramma به فارسی

اصطلاحی در زبان‌شناسی برای اشاره به ساختارهای زبانی.