معنی فارسی gramps

A2

پدربزرگ، اصطلاحی محبت‌آمیز برای اشاره به پدر یا مادر بزرگ در زبان انگلیسی.

A colloquial or affectionate term for one's grandfather.

noun
معنی(noun):

Grandpa, grandfather.

معنی(noun):

(by extension) Old man.

مثال:

Hey gramps, get off the road!

example
معنی(example):

پدربزرگ من عاشق گفتن داستان‌های دوران کودکی‌اش است.

مثال:

My gramps loves to tell stories from his childhood.

معنی(example):

من معمولا در آخر هفته‌ها به دیدن پدربزرگم می‌روم.

مثال:

I often visit my gramps on weekends.

معنی فارسی کلمه gramps

: معنی gramps به فارسی

پدربزرگ، اصطلاحی محبت‌آمیز برای اشاره به پدر یا مادر بزرگ در زبان انگلیسی.