معنی فارسی grand guignols
C1نوعی تئاتر که به نمایش داستانهای خشن و وحشتناک میپردازد.
A type of theater that features gruesome and horrific plays.
- NOUN
example
معنی(example):
این نمایش یک گراند گینیول پر از وحشت بود.
مثال:
The play was a grand guignol filled with horror.
معنی(example):
او از تماشای گراند گینیولها به خاطر داستانهای دراماتیک لذت میبرد.
مثال:
He enjoys watching grand guignols for their dramatic plots.
معنی فارسی کلمه grand guignols
:
نوعی تئاتر که به نمایش داستانهای خشن و وحشتناک میپردازد.