معنی فارسی grand totals

B1

مجموع نهایی و کلی از اعداد یا مقادیر، معمولاً در حسابداری یا گزارش‌های مالی.

The final sum of several amounts, typically used in financial contexts.

noun
معنی(noun):

The entire or final sum.

مثال:

The bill came to a grand total of $2560.

example
معنی(example):

جمع کل هزینه‌ها همه را شوکه کرد.

مثال:

The grand totals of the expenses shocked everyone.

معنی(example):

او جمع کل هزینه‌های پروژه را محاسبه کرد.

مثال:

She added up the grand totals for the project's budget.

معنی فارسی کلمه grand totals

: معنی grand totals به فارسی

مجموع نهایی و کلی از اعداد یا مقادیر، معمولاً در حسابداری یا گزارش‌های مالی.