معنی فارسی grand-nieces
B1خواهرزادههای بزرگ، دختران فرزندان برادر یا خواهر فرد.
Grand-nieces; daughters of one's nieces or nephews.
- NOUN
example
معنی(example):
او دو خواهرزاده بزرگ دارد و به آنها خیلی علاقه دارد.
مثال:
She has two grand-nieces and loves them dearly.
معنی(example):
من دوست دارم برای خواهرزادههای بزرگم داستان بخوانم.
مثال:
I like to read stories to my grand-nieces.
معنی فارسی کلمه grand-nieces
:
خواهرزادههای بزرگ، دختران فرزندان برادر یا خواهر فرد.