معنی فارسی grandeeship
B1گراندیشیپ، مقام و احترام ناشی از دارا بودن موقعیت یا مقام گراندی است که معمولاً شامل تأثیرگذاری اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی میشود.
The state or condition of being a grandee, characterized by social prestige and influence.
- NOUN
example
معنی(example):
در طول مراسم، مقام او به عنوان گراندیشیپ مورد تشخیص قرار گرفت که به اهمیت او اشاره داشت.
مثال:
His grandeeship was acknowledged during the ceremony, highlighting his importance.
معنی(example):
با داشتن مقام گراندیشیپ، او بر تصمیمات اتخاذ شده توسط شورا تأثیر زیادی داشت.
مثال:
With her grandeeship, she held significant sway over the decisions made by the council.
معنی فارسی کلمه grandeeship
:
گراندیشیپ، مقام و احترام ناشی از دارا بودن موقعیت یا مقام گراندی است که معمولاً شامل تأثیرگذاری اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی میشود.