معنی فارسی grandisonous

B1

گرندیسونوس، وصفی برای شخصیت یا نگرشی که به شکوه و بزرگی اشاره دارد.

An adjective describing a personality or attitude that emphasizes grandeur and splendor.

example
معنی(example):

طبیعت گرندیسونوس او را در میان هم‌سالانش محبوب کرد.

مثال:

His grandisonous nature made him popular among his peers.

معنی(example):

او به نگرش گرندیسونوس او در طول بحث احترام می‌گذارد.

مثال:

She admired his grandisonous attitude during the discussion.

معنی فارسی کلمه grandisonous

: معنی grandisonous به فارسی

گرندیسونوس، وصفی برای شخصیت یا نگرشی که به شکوه و بزرگی اشاره دارد.