معنی فارسی grange
B1 /ɡɹeɪndʒ/بنا یا مکانی وابسته به کشاورزی، معمولاً برای نگهداری و کار در مزارع.
A farm, especially a large one, or a granary.
- noun
noun
معنی(noun):
A granary.
معنی(noun):
A farm, with its associated buildings; a farmhouse or manor.
معنی(noun):
A lodge of the Patrons of Husbandry, a fraternal organization.
example
معنی(example):
کشاورز در یک گرنج زندگی می‌کند.
مثال:
The farmer lives in a grange.
معنی(example):
ما آخر هفته گذشته به گرنج تاریخی رفتیم.
مثال:
We visited the historical grange last weekend.
معنی فارسی کلمه grange
:
بنا یا مکانی وابسته به کشاورزی، معمولاً برای نگهداری و کار در مزارع.
