معنی فارسی granny knots
B1گرههای مادربزرگ، نوعی گره ساده است که معمولاً برای بستن بندها یا طنابها بهکار میرود و میتواند بهراحتی زود باز شود.
A type of knot used for tying two ends of a rope together, known for being easy to tie but also easy to untie.
- noun
noun
معنی(noun):
A knot similar to the reef knot but crossed the opposite way.
example
معنی(example):
او بندهای کفش خود را به گرههای مادربزرگ بسته است.
مثال:
She tied her shoelaces in granny knots.
معنی(example):
ماهیگیر از گرههای مادربزرگ برای محکم کردن تورش استفاده کرد.
مثال:
The fisherman used granny knots to secure his net.
معنی فارسی کلمه granny knots
:
گرههای مادربزرگ، نوعی گره ساده است که معمولاً برای بستن بندها یا طنابها بهکار میرود و میتواند بهراحتی زود باز شود.