معنی فارسی granulous

B1

دانه‌دار، به توصیف ساختارهایی اطلاق می‌شود که شامل ذرات ریز مانند دانه‌ها هستند.

Having a grainy or granular texture.

example
معنی(example):

سطح سنگ دانه‌دانه بود که نشان‌دهنده بافت سنگی است.

مثال:

The surface of the rock was granulous, indicating a rocky texture.

معنی(example):

مواد دانه‌دانه معمولاً در باغبانی زهکشی خوبی فراهم می‌کنند.

مثال:

Granulous materials often provide good drainage in gardening.

معنی فارسی کلمه granulous

: معنی granulous به فارسی

دانه‌دار، به توصیف ساختارهایی اطلاق می‌شود که شامل ذرات ریز مانند دانه‌ها هستند.