معنی فارسی grapewort

B2

نوعی گیاه دارویی با خواص درمانی که معمولاً در طب سنتی استفاده می‌شود.

A medicinal plant known for its properties, often used in traditional herbal remedies.

example
معنی(example):

گراپیورت اغلب در پزشکی سنتی به خاطر خواص درمانیش استفاده می‌شود.

مثال:

Grapewort is often used in traditional medicine for its healing properties.

معنی(example):

عطاری گراپیورت را به خاطر فوایدش در درمان مشکلات گوارشی توصیه کرد.

مثال:

The herbalist recommended grapewort for its benefits in treating digestive issues.

معنی فارسی کلمه grapewort

: معنی grapewort به فارسی

نوعی گیاه دارویی با خواص درمانی که معمولاً در طب سنتی استفاده می‌شود.