معنی فارسی graphitic

B1

گرافیتی، متعلق به یا حاوی گرافیت؛ به ویژه در مورد موادی که در آن گرافیت به شکل طبیعی یا صنعتی وجود دارد.

Relating to or containing graphite, a form of carbon used in various applications.

example
معنی(example):

مداد از ماده گرافیتی ساخته شده است.

مثال:

The pencil is made of graphitic material.

معنی(example):

لایه‌های گرافیتی می‌توانند هدایت الکتریکی را افزایش دهند.

مثال:

Graphitic layers can enhance electrical conductivity.

معنی فارسی کلمه graphitic

: معنی graphitic به فارسی

گرافیتی، متعلق به یا حاوی گرافیت؛ به ویژه در مورد موادی که در آن گرافیت به شکل طبیعی یا صنعتی وجود دارد.