معنی فارسی graphological
C1مربوط به تحلیل خط و نشانه‌ها و استفاده از آن برای درک شخصیت و وضعیت روانی افراد.
Relating to the analysis of handwriting to infer characteristics of a person's personality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از تکنیک‌های گرافولوژیک برای ارزیابی شخصیت متقاضی استفاده کرد.
مثال:
She used graphological techniques to assess the applicant's personality.
معنی(example):
ارزیابی‌های گرافولوژیک در برخی بازارهای شغلی رایج است.
مثال:
Graphological evaluations are common in certain job markets.
معنی فارسی کلمه graphological
:
مربوط به تحلیل خط و نشانه‌ها و استفاده از آن برای درک شخصیت و وضعیت روانی افراد.
