معنی فارسی grassbird

B1

پرنده‌ای که در چمن‌ها زندگی می‌کند و بر روی آنها پرواز می‌کند.

A type of bird that is often found in grassy areas.

noun
معنی(noun):

Any of various warblers, mostly of the genus Megalurus.

example
معنی(example):

پرنده چمن به طرز زیبایی می‌خواند.

مثال:

The grassbird sings beautifully.

معنی(example):

ما یک پرنده چمن را در میدان دیدیم.

مثال:

We saw a grassbird in the field.

معنی فارسی کلمه grassbird

: معنی grassbird به فارسی

پرنده‌ای که در چمن‌ها زندگی می‌کند و بر روی آنها پرواز می‌کند.