معنی فارسی grassier
B1چمنزارتر، صفتی برای توصیف مکانی که دارای چمنهای بیشتری است.
Having more grass compared to another area.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Covered with grass.
معنی(adjective):
Resembling grass.
example
معنی(example):
بعد از باران، چمنزار شادابتر به نظر میرسد.
مثال:
The meadow looks grassier after the rain.
معنی(example):
این پارک از پارکی که هفته پیش بازدید کردیم، چمنزارتری است.
مثال:
This park is grassier than the one we visited last week.
معنی فارسی کلمه grassier
:
چمنزارتر، صفتی برای توصیف مکانی که دارای چمنهای بیشتری است.