معنی فارسی grasswards

B1

به سمت چمن، اصطلاحی برای اشاره به حرکت به سوی ناحیه‌ای پوشیده از چمن.

In the direction of grass; a term used to indicate movement towards grassy areas.

example
معنی(example):

او به سمت چمن به سوی میدان باز رفت.

مثال:

He walked grasswards towards the open field.

معنی(example):

این مسیر به سمت چمن دور از جاده می‌رود.

مثال:

The path leads grasswards away from the road.

معنی فارسی کلمه grasswards

: معنی grasswards به فارسی

به سمت چمن، اصطلاحی برای اشاره به حرکت به سوی ناحیه‌ای پوشیده از چمن.