معنی فارسی grata
B1احساس احترام و قدردانی از یک فرد در نتیجه اعمال مثبت او.
The state of being appreciated or respected by others for one's positive actions.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از کارهای خیرخواهانهاش، او در جامعهاش مورد احترام قرار گرفت.
مثال:
She was considered grata in her community after her charitable work.
معنی(example):
قدردانی به معنای مورد احترام قرار گرفتن از سوی دیگران به خاطر اقدامهایتان است.
مثال:
Being grata means being appreciated by others for your actions.
معنی فارسی کلمه grata
:
احساس احترام و قدردانی از یک فرد در نتیجه اعمال مثبت او.