معنی فارسی grave-digger

B1

شخصی که مسئول حفاری و تهیه گور برای دفن افراد است.

A person who digs graves, similar to a gravedigger.

example
معنی(example):

گراننده داستان‌هایی درباره زندگی کسانی که در آنجا دفن شده‌اند تعریف کرد.

مثال:

The grave-digger told stories about the lives of those buried there.

معنی(example):

به عنوان یک گراننده، او ارتباطی قوی با تاریخ احساس می‌کرد.

مثال:

As a grave-digger, he felt a strong connection to history.

معنی فارسی کلمه grave-digger

: معنی grave-digger به فارسی

شخصی که مسئول حفاری و تهیه گور برای دفن افراد است.