معنی فارسی gravestone

B1

سنگی که معمولاً بر روی قبر قرار می‌گیرد و نام و اطلاعات دیگر را نشان می‌دهد.

A stone that marks a grave, often with an inscription.

noun
معنی(noun):

A stone slab set at the head of a grave.

example
معنی(example):

سنگ قبر نام و تاریخ حک شده داشت.

مثال:

The gravestone had the name and date engraved.

معنی(example):

او هر سال به سنگ قبر مادربزرگش می‌رفت.

مثال:

She visited her grandmother's gravestone every year.

معنی فارسی کلمه gravestone

: معنی gravestone به فارسی

سنگی که معمولاً بر روی قبر قرار می‌گیرد و نام و اطلاعات دیگر را نشان می‌دهد.