معنی فارسی gravimetrically

C2

به شیوه‌ای که مربوط به اندازه‌گیری وزن یا جرم باشد.

In a manner that relates to the measurement of weight or mass.

example
معنی(example):

نمونه‌ها به طور گراوی‌متریک برای دقت تحلیل شدند.

مثال:

Samples were gravimetrically analyzed for accuracy.

معنی(example):

داده‌ها می‌توانند به صورت گراوی‌متریک برای اطمینان از قابلیت اطمینان اندازه‌گیری شوند.

مثال:

Data can be measured gravimetrically to ensure reliability.

معنی فارسی کلمه gravimetrically

: معنی gravimetrically به فارسی

به شیوه‌ای که مربوط به اندازه‌گیری وزن یا جرم باشد.