معنی فارسی grayhair

B1

مویی که رنگ آن خاکستری شده است.

Hair that has turned gray, often associated with aging and wisdom.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که موهای خاکستری خود را بپذیرد و رنگ کردن آن را متوقف کند.

مثال:

She decided to embrace her grayhair and stop dyeing it.

معنی(example):

موهای خاکستری معمولاً به عنوان نشانه‌ای از حکمت و تجربه دیده می‌شود.

مثال:

Grayhair is often seen as a sign of wisdom and experience.

معنی فارسی کلمه grayhair

:

مویی که رنگ آن خاکستری شده است.