معنی فارسی grayscale
B1مقیاس خاکستری، به نوعی تصویر اشاره دارد که فقط درجات مختلفی از خاکستری بدون رنگ‌های دیگر را نشان می‌دهد.
A range of shades of gray without distinct colors, often used in visual art and photography.
- noun
- verb
- adjective
noun
معنی(noun):
A printed strip of graduated tones used to check exposure and development times.
verb
معنی(verb):
To convert to grayscale.
adjective
معنی(adjective):
(imaging) Black and white, representing color with shades of gray.
example
معنی(example):
اثر هنری در مقیاس خاکستری خلق شده بود تا سایه‌ها را برجسته کند.
مثال:
The artwork was created in grayscale to emphasize shadows.
معنی(example):
تصاویر خاکستری برای مقاصد سبک در عکاسی معمولاً استفاده می‌شوند.
مثال:
Grayscale images are often used for stylistic purposes in photography.
معنی فارسی کلمه grayscale
:
مقیاس خاکستری، به نوعی تصویر اشاره دارد که فقط درجات مختلفی از خاکستری بدون رنگ‌های دیگر را نشان می‌دهد.
