معنی فارسی great-uncles
B1دایی بزرگ، برادر پدربزرگ یا مادربزرگ فرد که به او نسبت داده میشود.
The brother of one's grandparent.
- noun
noun
معنی(noun):
An uncle of one's parent (i.e. a brother or brother-in-law of one's grandparent).
example
معنی(example):
داییهای بزرگ من اغلب داستانهای جالبی از گذشتهشان را به اشتراک میگذارند.
مثال:
My great-uncles often share fascinating stories from their past.
معنی(example):
ما در خلال سالگرد خانواده به دیدن داییهای بزرگ خود رفتیم.
مثال:
We visited our great-uncles during the family reunion.
معنی فارسی کلمه great-uncles
:
دایی بزرگ، برادر پدربزرگ یا مادربزرگ فرد که به او نسبت داده میشود.