معنی فارسی grecoue
B1معنای یونانی یا مربوط به یونان.
Relating to Greece or Greek culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در کلاس او، او کلمه گرکی را به عنوان اصطلاحی برای چیزهای یونانی یاد گرفت.
مثال:
In her class, she learned the word grecoue as a term for Greek things.
معنی(example):
این مجسمه نمونه زیبایی از هنر یونانی است.
مثال:
The sculpture is a beautiful example of grecoue art.
معنی فارسی کلمه grecoue
:
معنای یونانی یا مربوط به یونان.