معنی فارسی greedsome

B1

شخصی که به شدت طمع‌کار بوده و خواسته‌های بیشتری دارد.

Having an insatiable or excessive desire, especially in relation to material wealth or food.

example
معنی(example):

او یک اشتهای طمع‌کارانه دارد که به نظر نمی‌رسد هرگز راضی شود.

مثال:

He has a greedsome appetite that never seems to be satisfied.

معنی(example):

روش‌های طمع‌کارانه او باعث می‌شود که در میان هم‌سن و سال‌هایش محبوب نباشد.

مثال:

Her greedsome ways make her unpopular among her peers.

معنی فارسی کلمه greedsome

: معنی greedsome به فارسی

شخصی که به شدت طمع‌کار بوده و خواسته‌های بیشتری دارد.