معنی فارسی green around a gill
B1سبز به دور زبانه، اصطلاحی است که برای توصیف حالتی به کار میرود که به دلیل بیماری یا حالت ناخوشی، فرد به طور غیر طبیعی رنگ پریده به نظر میرسد.
Looking ill or nauseated, often used to describe someone who is feeling sick or unwell.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از یک شب طولانی، او به نظر سبز آمد.
مثال:
After a long night, he looked green around a gill.
معنی(example):
او بعد از سواری بر روی ترن هوایی احساس سبز بودن کرد.
مثال:
She felt green around a gill after the roller coaster ride.
معنی فارسی کلمه green around a gill
:
سبز به دور زبانه، اصطلاحی است که برای توصیف حالتی به کار میرود که به دلیل بیماری یا حالت ناخوشی، فرد به طور غیر طبیعی رنگ پریده به نظر میرسد.