معنی فارسی greenfingers

B1

شخصی که در باغبانی و پرورش گیاهان مهارت دارد.

A person who is good at gardening and has a talent for growing plants.

example
معنی(example):

او دستان سبزی دارد؛ تمام گیاهانش در حال شکوفایی هستند.

مثال:

She has greenfingers; all her plants are flourishing.

معنی(example):

افراد دستان سبز می‌توانند به راحتی سبزیجات را پرورش دهند.

مثال:

People with greenfingers can easily grow vegetables.

معنی فارسی کلمه greenfingers

: معنی greenfingers به فارسی

شخصی که در باغبانی و پرورش گیاهان مهارت دارد.