معنی فارسی greenhead
B2سبزچتر، به مرغابیگونهای با سر سبز و بدن قهوهای اشاره دارد.
A type of duck, specifically a male mallard, known for its green head.
- noun
noun
معنی(noun):
Tabanus nigrovittatus, a biting horsefly.
معنی(noun):
The mallard.
معنی(noun):
A fish, the striped bass.
example
معنی(example):
من یک مرغابی سبزچتری در کنار برکه دیدم.
مثال:
I saw a greenhead duck by the pond.
معنی(example):
سبزچتر به خاطر پرهای رنگارنگش شناخته شده است.
مثال:
The greenhead is known for its colorful plumage.
معنی فارسی کلمه greenhead
:
سبزچتر، به مرغابیگونهای با سر سبز و بدن قهوهای اشاره دارد.