معنی فارسی grees

B1

گریس، نوعی گیاه یا خوراکی که می‌تواند طعم‌دهنده غذا باشد.

A plant or food item that can be used to enhance the flavor of meals.

example
معنی(example):

او چند تا گریس از باغش به من داد.

مثال:

He offered me a few grees from his garden.

معنی(example):

گریس‌ها می‌توانند برای بهبود طعم غذاها استفاده شوند.

مثال:

Grees can be used to enhance the flavor of dishes.

معنی فارسی کلمه grees

:

گریس، نوعی گیاه یا خوراکی که می‌تواند طعم‌دهنده غذا باشد.