معنی فارسی grelot

B1

grelot به نوعی زنگوله کوچک یا جوی که برای صدا دادن استفاده می‌شود، اشاره دارد.

A small bell used to make a ringing sound, often as a warning or alert.

example
معنی(example):

زنگوله در شب آرام به صدا درآمد.

مثال:

The grelot rang out in the quiet night.

معنی(example):

او زنگوله‌ای به در وصل کرد تا به او هشدار دهد.

مثال:

He attached a grelot to the door to alert him.

معنی فارسی کلمه grelot

: معنی grelot به فارسی

grelot به نوعی زنگوله کوچک یا جوی که برای صدا دادن استفاده می‌شود، اشاره دارد.