معنی فارسی gremmie
B1gremmie به افرادی گفته میشود که به اتحادیهها و حمایت از کارگران تعلق دارند.
Individuals associated with labor unions and workers' support.
- NOUN
example
معنی(example):
gremmie در میان جامعه کارگری بسیار مورد احترام بود.
مثال:
The gremmie was well-respected among the labor community.
معنی(example):
بسیاری از gremmies به خاطر فداکاریشان به مسائل کارگران شناخته میشوند.
مثال:
Many gremmies are known for their dedication to workers' issues.
معنی فارسی کلمه gremmie
:
gremmie به افرادی گفته میشود که به اتحادیهها و حمایت از کارگران تعلق دارند.