معنی فارسی gridders
B1اشخاص یا ابزارهایی که به ایجاد یا استفاده از شبکهها مشغولاند.
Individuals or tools that create or utilize grids.
- noun
noun
معنی(noun):
One who makes use of grids.
example
معنی(example):
شبکهبندها موظف به نقشهبرداری از کل منطقه بودند.
مثال:
The gridders were tasked with mapping out the entire area.
معنی(example):
نوآوریهای فناوری نحوه کار شبکهبندها را تغییر داده است.
مثال:
Innovations in technology have changed the way gridders work.
معنی فارسی کلمه gridders
:
اشخاص یا ابزارهایی که به ایجاد یا استفاده از شبکهها مشغولاند.