معنی فارسی grieced

B1

حالت اندوه یا غمگینی در اثر یک واقعه ناگوار.

To express or feel sorrow, particularly over something sad.

example
معنی(example):

او بر فقدان حیوان خانگی دوران کودکی خود اندوهگین شد.

مثال:

He grieced over the loss of his childhood pet.

معنی(example):

او به آرامی در مراسم تدفین اندوهگین شد.

مثال:

She grieced quietly at the funeral.

معنی فارسی کلمه grieced

: معنی grieced به فارسی

حالت اندوه یا غمگینی در اثر یک واقعه ناگوار.