معنی فارسی grievant
B1شخصی که شکایت یا ادعایی علیه یک طرف دیگر دارد، معمولاً در زمینه قانونی یا کارگری.
A person who makes a complaint or grievance, especially in employment or legal contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
شاکی شکایتی با اتحادیه ثبت کرد.
مثال:
The grievant filed a complaint with the union.
معنی(example):
به عنوان شاکی، او حق داشت که یک جلسه دادرسی داشته باشد.
مثال:
As a grievant, she was entitled to a hearing.
معنی فارسی کلمه grievant
:
شخصی که شکایت یا ادعایی علیه یک طرف دیگر دارد، معمولاً در زمینه قانونی یا کارگری.