معنی فارسی griffonne
B1گریفون، نوشتن یا یادداشتبرداری سریع و به صورت غیررسمی.
To jot down or scribble notes informally.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید با گریفون به سرعت افکار خود را بیان کنید.
مثال:
You can griffonne to express your thoughts quickly.
معنی(example):
او در طول جلسات برای طوفان فکری دوست دارد گریفون کند.
مثال:
She likes to griffonne during meetings for brainstorming.
معنی فارسی کلمه griffonne
:
گریفون، نوشتن یا یادداشتبرداری سریع و به صورت غیررسمی.