معنی فارسی grigris

B1

گریگری‌ها، طلسم‌های کوچک که به عنوان نشانه‌ای از خوش شانسی یا حفاظت استفاده می‌شوند.

Small charms believed to bring good luck or provide protection.

example
معنی(example):

گریگری‌ها تکه‌های کوچک طلسم هستند که فکر می‌شود خوش شانسی می‌آورد.

مثال:

Grigris are small talismans thought to bring good luck.

معنی(example):

او چندین گریگری در جیبش برای محافظت داشت.

مثال:

He carried several grigris in his pocket for protection.

معنی فارسی کلمه grigris

: معنی grigris به فارسی

گریگری‌ها، طلسم‌های کوچک که به عنوان نشانه‌ای از خوش شانسی یا حفاظت استفاده می‌شوند.