معنی فارسی grillades

B1

این کلمه معمولاً به تکه‌های گوشت گریل شده اشاره دارد که به صورت خوراکی تهیه می‌شوند.

A dish comprising pieces of meat that are grilled or fried, often served with a sauce.

noun
معنی(noun):

A piece of slow-cooked meat (usually beef, veal, or pork) traditionally served with grits in New Orleans cuisine.

معنی(noun):

Any grilled food.

example
معنی(example):

سرآشپز برای مهمانان گریلادهای خوشمزه‌ای درست کرد.

مثال:

The chef made delicious grillades for the guests.

معنی(example):

گریلادها در برخی فرهنگ‌ها یک غذای محبوب هستند.

مثال:

Grillades are a popular dish in some cultures.

معنی فارسی کلمه grillades

: معنی grillades به فارسی

این کلمه معمولاً به تکه‌های گوشت گریل شده اشاره دارد که به صورت خوراکی تهیه می‌شوند.