معنی فارسی griller
B1کبابپز، شخصی که غذا را بر روی گریل میپزد.
A person who grills food, especially outdoors.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کبابپز حرفهای است که عاشق پیک نیکهای تابستانی است.
مثال:
He is an expert griller who loves summer cookouts.
معنی(example):
هر کبابپزی به ابزار مناسب برای کار نیاز دارد.
مثال:
Every griller needs the right tools for the job.
معنی فارسی کلمه griller
:
کبابپز، شخصی که غذا را بر روی گریل میپزد.