معنی فارسی grim dig

B1

حفاریی که به‌طور خاص نتایج تیره و غم‌انگیز دارد.

A term for an excavation that leads to dark or unfortunate findings.

example
معنی(example):

حفاری غم‌انگیز استخوان‌های باستانی را فاش کرد.

مثال:

The grim dig revealed ancient bones.

معنی(example):

باستان‌شناسان یک حفاری غم‌انگیز در قبرستان انجام دادند.

مثال:

The archaeologists conducted a grim dig in the cemetery.

معنی فارسی کلمه grim dig

: معنی grim dig به فارسی

حفاریی که به‌طور خاص نتایج تیره و غم‌انگیز دارد.