معنی فارسی grinded
B2آسیاب شده، به عملی اطلاق میشود که در آن مواد به ذرات ریزتر تبدیل میشوند.
Grinded refers to the action of crushing or grinding something into smaller particles.
- VERB
example
معنی(example):
او ادویهها را برای خورشت کاری آسیاب کرد.
مثال:
She grinded the spices for the curry.
معنی(example):
قهوه درست قبل از دم کردن آسیاب شده بود.
مثال:
The coffee was grinded just before brewing.
معنی فارسی کلمه grinded
:
آسیاب شده، به عملی اطلاق میشود که در آن مواد به ذرات ریزتر تبدیل میشوند.