معنی فارسی griseous
B2 /ˈɡɹɪsi.əs/رنگ بین خاکستری و سیاه، شامل سایههای مختلف خاکستری.
Having a gray or grayish color.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a gray, mottled appearance
example
معنی(example):
رنگ خاکستری این سنگ ظاهری منحصر به فرد به آن میبخشد.
مثال:
The griseous color of the stone gives it a unique look.
معنی(example):
ابرهای خاکستری نشان داد که طوفانی در راه است.
مثال:
The griseous clouds indicated that a storm was coming.
معنی فارسی کلمه griseous
:
رنگ بین خاکستری و سیاه، شامل سایههای مختلف خاکستری.